دانلود رمان حس خفته اثر هایده هائری
بخشی از این رمان :
با حالت دل درد وضعف شدید از خواب پریدم.از کابوس بدی که دیده بودم همه اعضای بدنم یکباره شروع به درد گرفتن کرده بود واز همه بیشتر دلم نمی دانم شاید درد از معده ام بود ومن همیشه احساس می کردم سراسر دلم درد گرفته هر چند که دانستنم وتفکیک این دو از هم زیاد به حال من که از درد بخود می نالیدم فرقی نمی کند.
با یک دست پتو را کنار زدم وبا آهی شبیه ناله از جایم برخاستم.حالا دیگر درد را علنا در گردن وقفسه سینه ام هم احساس می کردم.با ناتونای به سمت آشپزخانه به راه افتادم این دل درد لعنتی هم ول کن نبود؟!
بدون اینکه لامپ آشپزخانه را روشن کنم با استفاده از نور کم رنگ چراغ راهرو لیوانی از داخل کابینت برداشتم وبا باز کردن شیر ظرفشویی پر از آب کردم.حالا باید دنبال قندان می گشتم.دوباره بطرف هال برگشتم وقندان را کنار میز تلفن پیدا کردم تازه یادم افتاد که قاشق چایخوری را از آشپزخانه بر نداشته ام از درد داشتم کلافه می شدم ناچار مجدد بطرف آشپزخانه برگشتم وسریع قاشق چایخوری را برداشتم وبطرف اتاقم حرکت کردم با اینکه درد امانم را بریده بود ولی تمام سعی ام را می کردم تا مادرم بیدار نشود.نمی خواستم این نصفه شبی او را هم از خواب بیاندازم وزابراه کنم.آهسته در اتاقم را بستم وبا روشن کردن چراغ خواب اتاقم چند حبه قند داخل لیوان ریختم وبا چرخش دادن قاشق چایخوری داخل لیوان قرص مسکنی از روی میز کنار تختم برداشتم ودرون دهان گذاشتم ورویش شربت قند را سر کشیدم.
لینک دانلود رمان حس خفته در پایین :
hese-khofte