سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک کلام حرف خودمونی

 

دانلود موسیقی خواب و آرامش
دانلود رمان میخواهم زندگی کنم
دانلود رمان عشق و هزار و یک شب
دانلود رمان در جستجوی بهار
دانلود رمان شبهای تهران
دانلود رمان لیلا
دانلود رمان زن قراردادی
دانلود رمان پری خانه پدر بزرگ
دانلود رمان وادی عشق و گناه
دانلود رمان زندگی دوباره
دانلود رمان اسیر تقدیر عشق
دانلود رمان ژالاب
دانلود رمان شایان
دانلود رمان چشمان وحشی
دانلود رمان بازی ایام
دانلود رمان عروس خانم کدومشونن
دانلود رمان رقص در خاطره
دانلود رمان غم های زندگی
دانلود رمان اشک مهتاب
دانلود رمان ماه عسل
دانلود رمان حس خفته
دانلود رمان لحضه عاشق شدن
دانلود رمان پریا
دانلود رمان تولد دوباره یک عشق
دانلود رمان عشق و هوس
دانلود رمان سالومه
دانلود رمان زمین عشق
دانلود رمان عشق تا ابد
دانلود رمان چشمان همیشه مست
دانلود رمان زن نیمه ی تنها
دانلود رمان شب شیشه ای
دانلود رمان کیش و مات
دانلود رمان رنج خورشید
دانلود رمان صورت پنهان
دانلود رمان سایه های عشق
دانلود رمان خاطره ها - غروب عاشقان
دانلود رمان آفتاب در پس سایه
دانلود رمان هم نوا با ترانه های دلتنگی
دانلود رمان نکند تنها بمانی
دانلود رمان ناقوس خاطره ها
دانلود رمان شبهای مهتابی
دانلود رمان رنگ گل نسترن
دانلود رمان عشق من خداحافظ
دانلود رمان دره های عشق
دانلود رمان صبح پشیمانی
دانلود رمان ویلای زعفرانیه
دانلود رمان سرنوشت
دانلود رمان گل یخ
دانلود رمان طلوع خوشبختی
دانلود رمان این روزهای بارانی
دانلود رمان قلب ستاره
دانلود رمان قلب شیرینم هدیه به تو


سلام ....

 

پیشنهاد میکنم مطلب قبلی را مطالعه کنید تا پیوستگیه مطالب از بین نره

 

درضمن باید به دوستان عزیزم یاد آور بشم که این یه بحث سنگینییه ،به همین خاطر تمام مطالب را نمیشه در یک متن نوشت و از دوستانم خواهش میکنم تا پایان این بحث صبر کنن و در آخر اگر سوالی براشون باقی موند، بپرسن و هرگز با خوندن یک متن زود قضاوت نکنن...........من مخلصه همه ی عزیزان هستم...

 

به امید خدا شروع میکنم......

 

یکی از مهمترین عوامل ایجاد رابطه در دوران بعد از بلوغ اصلا نیاز جنسی نیست!بلکه نیازه عاطفی است.در این دوران جوونا بیشتر به عواطف می اندیشن ،البته پسرا به گونه ای و دخترا به گونه ای دیگر. دخترا حتی تا سنین بالا و حتی تا مدتها بعد از ازدواج به عاطفه فکر میکنن و پسرا هم در سنین پایین بیشتر به عاطفه می اندیشن. در این دوران بهره های عاطفی گاهی اینقدر بالاست که علائم عشق را پدید می آورد،انرژی یافتن،گرما یافتن، تیز شدن، حساس شدن و کلی علائم دیگه.مثلا جوونی که تا لنگ ظهر میخوابیده ، میتونه با اراده، خودشو سر ساعتی بیدار کنه یا......

 

در دوران راهنمایی به طور متوسط بیشتر در پسرا ارتباطها در گروه همسالان و همتیپهای مدرسه ای پیش میاد ولی وقتی یک مقدار میان جلو تعارضات جدی میشه و دیگه کمتر میتونن از نوازش های محبت آمیز همدیگه برخوردار بشن به همین خاطر ترجیح میدن با دخترا ارتباط داشته باشن و محبت آنها را جای محبت مفقود شده مادر(البته اکثرا مادر دارن ولی این محبت یه طراوت دیگه ای داره) و در دخترا جای محبت پدر قرار بدن (البته در این مورد جلوتر توضیح میدم).بررسی ها در ارتباط با یک رابطه عاطفی دختر با پسر نشون داده که این رابطه ها  یک کمی به دین و دین گریزی ربط داره و یک کمی هم به روحیه ی فرد و به نظر من اصلا به چادری و محجبه یا غیر محجبه بودن افراد بستگیه زیادی نداره، چون یه فرد چادری بیشتر میخواد یه گوشه ای باشه و بیشتر دوست داره تو خلوت خودش باشه و از طرف دیگه غیر محجبه بودن یه فرد، دلیل بر بی دین یا آدم بد و آلوده بودن فرد نیست.معمولا این جور افراد فضای بیشتری را برای زندگی و تنفس می خوان و کلا به روحیه شون بستگی داره و نمیشه در مورد این جور افراد بد قضاوت کرد. در ارتباطها هم یک فرد بازتر برخورد میکنه و یکی پنهانی تر. مثلا اگه یه فردی خودشو تزئین بکنه و در خیابان یا محل کارش مورد توجه قرار بگیره یا کسی از سر تحسین یا حسرت چیزی بگه یا نگاهی از سر تحسین بهش بکنه، یه حس زیبا و قشنگی بهش دست میده و اونو راضی (یا ارضا) میکنه.به همین خاطر میگم نباید درمورد این جور افراد زود و بد قضاوت کرد.....

 

دوباره تاکید میکنم که افراد انگیزههای متفاوتی دارن و من میگم ممکنه این انگیزهها باشه و کسی حق نداره اینقدر بچه باشه و ظرفیت شنیدن نداشته باشه و بقیه را متهم کنه به بدترین انگیزه ها. میشه هم انگیزه های خوبو شمرد و هم انگیزه های بد، و اینکه من بعضی اوقات انگیزههای بدو  می شمارم به این خاطره که شما بگردید اگه توی وجودتون این انگیزهها هست سریعا اصلاحش کنید و نذارید که توی وجودتون ریشه بگیره.

 

رفتار افراد خانواده خیلی مهمه.بیشتر دختران (چه اونهایی که روحیه ی باز و چه اونهایی که روحیه بسته ای دارن) کم و بیش از محبت پدران برخوردار نیستن یا اصلا محبت هست ولی زمانی و موقعی که پدر باید در خانه باشه، نیست..... پدر باید برای دخترش یک اشراب کننده و سیراب کننده باشه، باید بدونه چه خصوصیاتی باید در خانه و چه رفتاری با مادر باید داشته باشه، و گرمای نگاهش باید اینقدر دختر را گرم کنه که به نگاه دیگران (توی کوچه و خیابان) توجهی نکنه و اسیر محبت دیگران ، به این سادگیها نشه....... و این تا حدودی برای پسران هم صادقه.....البته دخترا زودتر به بلوغ فکری میرسن تا جایی که دختران دبیرستانی،پسران هم سن و سال خودشونو بچه میدونن و به چشم یه بچه بهشون نگاه میکنن! و کم کم در این سن رفتارشون عاقلانه تر میشه.

 

 خیلی سرتونو درد آوردم ....اگه خدا بخواد میخوام دفعه بعد در مورد عواملی که باعث بوجود اومدن ارتباطها میشن،مطلب بنویسم(البته شما میتونید جولوتر برای من نظراتتون را بفرستید تا من در مطلب بعدی ازشون استفاده کنم).....ومثل همیشه با نظرات زیباتون منو یاری کنید...   


ارسال شده در توسط amir

داستان عاشقانه آوا و پسر سرطانی
داستان جالب و خیلی زیبا عاشقانه و غمگین اثبات عشق
داستان جالب و بسیار زیبای عشق واقعی
داستان بسیار زیبای شاخه گل خشکیده
داستان سوتفاهم عاشقانه به نام اگر کمی زودتر
داستان کوتاه عشق رنگین کمان و مروارید
داستان فوق العاده زیبای ابراز عشق
علت دیوانگی
داستان غمگین و عاشقانه و بسیار زیبای \من اینو میدونستم
داستان بسیار زیبای انتخاب همسر شاهزاده : گل صداقت در دانه عقیم
داستان زیبای عشق و آرامش
داستان زیبای پالتو
* بهت گفتم دوست دارم * حتما بخونید
داستان زیبای ،زیباترین قلب
داستان بسیار زیبای عشق و دیوانگی
داستان زیبا و عاشقانه ی دلیل عشق
داستان زیبای دختر کوچولوی فدا کار
داستان کوتاه زیبای سیگار
داستان زیبای عشق واقعی
داستان عاشقانه وغمگین عشق مرده
داستان *عاشقان مرده* غم انگیز واقعی
داستان زیبای خراش های عشق مادر
داستان زیبا و پر احساسی *احساس مادرانه
داستان زیبای شب عید
داستان واقعی بغض دار
داستان زیبای عشق فراموش شده
داستان زیبای مادر بد بخت
رابطه دختر و پسر 1
رابطه دختر و پسر 2
رابطه دختر و پسر 3
رابطه دختر و پسر 4
رابطه دختر و پسر 5
داستان زیبای شرط عشق
داستان زیبای عشق بر خاک رفته
داستان زیبای تو اگه بری من میمیرم
داستان زیبای عشق حقیقی
داستان زیبای خیانت خاموش
داستان زیبای قلب
داستان زیبای دختر نادان
داستان زیبای ماجرای گوزیدن دختر دانشجو
داستان زیبای مرا بغل کن
داستان زیبای دخترک بینوا