سلام ....
پیشنهاد میکنم مطلب قبلی را مطالعه کنید تا پیوستگیه مطالب از بین نره
درضمن باید به دوستان عزیزم یاد آور بشم که این یه بحث سنگینییه ،به همین خاطر تمام مطالب را نمیشه در یک متن نوشت و از دوستانم خواهش میکنم تا پایان این بحث صبر کنن و در آخر اگر سوالی براشون باقی موند، بپرسن و هرگز با خوندن یک متن زود قضاوت نکنن...........من مخلصه همه ی عزیزان هستم...
به امید خدا شروع میکنم......
یکی از مهمترین عوامل ایجاد رابطه در دوران بعد از بلوغ اصلا نیاز جنسی نیست!بلکه نیازه عاطفی است.در این دوران جوونا بیشتر به عواطف می اندیشن ،البته پسرا به گونه ای و دخترا به گونه ای دیگر. دخترا حتی تا سنین بالا و حتی تا مدتها بعد از ازدواج به عاطفه فکر میکنن و پسرا هم در سنین پایین بیشتر به عاطفه می اندیشن. در این دوران بهره های عاطفی گاهی اینقدر بالاست که علائم عشق را پدید می آورد،انرژی یافتن،گرما یافتن، تیز شدن، حساس شدن و کلی علائم دیگه.مثلا جوونی که تا لنگ ظهر میخوابیده ، میتونه با اراده، خودشو سر ساعتی بیدار کنه یا......
در دوران راهنمایی به طور متوسط بیشتر در پسرا ارتباطها در گروه همسالان و همتیپهای مدرسه ای پیش میاد ولی وقتی یک مقدار میان جلو تعارضات جدی میشه و دیگه کمتر میتونن از نوازش های محبت آمیز همدیگه برخوردار بشن به همین خاطر ترجیح میدن با دخترا ارتباط داشته باشن و محبت آنها را جای محبت مفقود شده مادر(البته اکثرا مادر دارن ولی این محبت یه طراوت دیگه ای داره) و در دخترا جای محبت پدر قرار بدن (البته در این مورد جلوتر توضیح میدم).بررسی ها در ارتباط با یک رابطه عاطفی دختر با پسر نشون داده که این رابطه ها یک کمی به دین و دین گریزی ربط داره و یک کمی هم به روحیه ی فرد و به نظر من اصلا به چادری و محجبه یا غیر محجبه بودن افراد بستگیه زیادی نداره، چون یه فرد چادری بیشتر میخواد یه گوشه ای باشه و بیشتر دوست داره تو خلوت خودش باشه و از طرف دیگه غیر محجبه بودن یه فرد، دلیل بر بی دین یا آدم بد و آلوده بودن فرد نیست.معمولا این جور افراد فضای بیشتری را برای زندگی و تنفس می خوان و کلا به روحیه شون بستگی داره و نمیشه در مورد این جور افراد بد قضاوت کرد. در ارتباطها هم یک فرد بازتر برخورد میکنه و یکی پنهانی تر. مثلا اگه یه فردی خودشو تزئین بکنه و در خیابان یا محل کارش مورد توجه قرار بگیره یا کسی از سر تحسین یا حسرت چیزی بگه یا نگاهی از سر تحسین بهش بکنه، یه حس زیبا و قشنگی بهش دست میده و اونو راضی (یا ارضا) میکنه.به همین خاطر میگم نباید درمورد این جور افراد زود و بد قضاوت کرد.....
دوباره تاکید میکنم که افراد انگیزههای متفاوتی دارن و من میگم ممکنه این انگیزهها باشه و کسی حق نداره اینقدر بچه باشه و ظرفیت شنیدن نداشته باشه و بقیه را متهم کنه به بدترین انگیزه ها. میشه هم انگیزه های خوبو شمرد و هم انگیزه های بد، و اینکه من بعضی اوقات انگیزههای بدو می شمارم به این خاطره که شما بگردید اگه توی وجودتون این انگیزهها هست سریعا اصلاحش کنید و نذارید که توی وجودتون ریشه بگیره.
رفتار افراد خانواده خیلی مهمه.بیشتر دختران (چه اونهایی که روحیه ی باز و چه اونهایی که روحیه بسته ای دارن) کم و بیش از محبت پدران برخوردار نیستن یا اصلا محبت هست ولی زمانی و موقعی که پدر باید در خانه باشه، نیست..... پدر باید برای دخترش یک اشراب کننده و سیراب کننده باشه، باید بدونه چه خصوصیاتی باید در خانه و چه رفتاری با مادر باید داشته باشه، و گرمای نگاهش باید اینقدر دختر را گرم کنه که به نگاه دیگران (توی کوچه و خیابان) توجهی نکنه و اسیر محبت دیگران ، به این سادگیها نشه....... و این تا حدودی برای پسران هم صادقه.....البته دخترا زودتر به بلوغ فکری میرسن تا جایی که دختران دبیرستانی،پسران هم سن و سال خودشونو بچه میدونن و به چشم یه بچه بهشون نگاه میکنن! و کم کم در این سن رفتارشون عاقلانه تر میشه.
خیلی سرتونو درد آوردم ....اگه خدا بخواد میخوام دفعه بعد در مورد عواملی که باعث بوجود اومدن ارتباطها میشن،مطلب بنویسم(البته شما میتونید جولوتر برای من نظراتتون را بفرستید تا من در مطلب بعدی ازشون استفاده کنم).....ومثل همیشه با نظرات زیباتون منو یاری کنید...