• وبلاگ : يـک کـلام حـرف خـودمـوني
  • يادداشت : داستان زيباي پيرمرد
  • نظرات : 1 خصوصي ، 5 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    ممنون از اينکه اومدي وبم...
    + ثنا 

    چندتا از پستاتون رو به عنوان کامنت فرستادم چن نفر ديگه

    يادم اومد که باس اجازه ميگرفتم اول

    حلال کنيد


    salam

    misheh lotfan biay webam?

    پاسخ

    bale sar mizanam :)
    + ثنا 
    پيرمرد ازصداي خروپف هرشب پيرزن شکايت داشت...
    ولي پيرزن هرگز نمي پذيرفت....شبي پيرمرد صداي خروپف پيرزن راضبط کرد که صبح حرفش را ثابت کند ...
    اما، صبح هرکاري کرد پيرزن بيدار نشد....
    و آن صداي ضبط شده، لالايي هر شب پيرمرد شد...

    + ثنا 

    عــشق اون نيست که وقـــتي ديديـــش دلـــت بلــرزه

    عشـــق اونــه که وقـــتي نمـــيــبينـيــــش دلـــت ميـــخواد کــــَـــنده شه ...

    خانه سبز - خسرو شکيبايي