آيينه در برابر باد ايستاده بود ...
شکسته و ترک خورده ... باخنده به باد گفت :
(( من عشق را ...... در خويش تکثير مي کنم ))
باد سيلي ديگري به صورت او نواخت
و آينه باز هم تکثير شد ...