• وبلاگ : يـک کـلام حـرف خـودمـوني
  • يادداشت : داستان آموزنده عبرت زندگي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 13 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام دوسته خوبم
    سلامي از جنسه وداع
    با اپه آخرم در خدمتتون هستم
    نميدانم پس از مرگم چه خواهد شد
    نميخواهم بدانم کوزه گر از خاکه اندامم چه خواهد ساخت
    ولي بسيار مشتاقم که از خاک گلويم سوتکي سازد
    گلويم سوتکي باشد به دست کودکي گستاخو بازي گوش
    و او هر روز و پي در پي دم گرم خمودش را در گلويم سخت بفشارد
    بدين سان بشکند دائم سکوت مرگبارم را