دانلود رمان قلب ستاره اثر پری نرگسی
بخشی از این رمان :
پارک در سکوت عمیقش خمیازه می کشید, تا اینکه صدای مهیب رعد و برق در فضا پیچید.گنجشکها از روی شاخه ها پریدند و به لانه هاشان پناه بردند.
ای باران! ببار و تن خسته ی شهر مرا بشوی.
این جمله را در گوش باران نجوا کردم.
*****
زنی تنها روی نیمکت نشسته بود.باران بی وقفه می بارید و زن بی اعتنا نگاهش را به نقطه ای نا معلوم می راند.
حس کنجکاوی ام تحریک شد.براستی این زن کیست؟آیا پناه و ماوایی ندارد؟چتر سیاهم را از کمد برداشتم و دوان,دوان داخل پارک شدم و در همان حال که چتر روی سرم بود پشت سر زن ایستادم.او چنان غرق تفکراتش بود که متوجه حضور من نشد.
-((خانم!ببخشید شما زیر بارون خیس شدین))
این را گفتم منتظر پاسخ ماندم.
زن به عقب برگشت و من هراسان چند قدم ناموزون از نیمکت فاصله گرفتم.هر دو نگاه متعجبمان در یکدیگر گره خورد.
لینک دانلود رمان قلب ستاره در پایین :
ghalbe-setare