• وبلاگ : يـک کـلام حـرف خـودمـوني
  • يادداشت : داستان زيباي دخترک بينوا
  • نظرات : 0 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حفيض اله ريسي 
    سلام عزيزان حال کردم با بچه ها اين غصه رو حتما بخونيد درد داره............................... دمت گرم نويسنده
    باورش سخته چون هنوز همچين پسري نديدم.بيشترشون خودخواه و مغرورن.

    نفس، اين امکان وجود داره. <<باور کن>>.

    چه معلم نامرد و بي احساسي. الهي که خدا نتيجه ي اين کار بعضي از معلما رو بده. خب يه مقداري درک کنيد بچه ها رو ديگه :(
    ميدوني چيه؟من تو يه چيزي موندم؟مگه ميشه يه پسر اينهمه با احساس باشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    + آسمان 

    عجيب شده اي نه ؟؟؟

    مي خندي ...

    حرف ميزني ...

    ذوق مي کني ...

    گرم مي گيري ...

    مي نويسي ...

    ولي دلت ...

    بغض مي کند ...

    سکوت مي کند ...

    بي حس ميشود ...

    يخ ميزند ...

    پاک مي کند ...